تبعات انداختن دانش آموزان به دام رقابت تحصیلی

رقابت تحصیلی

تبعات انداختن دانش آموزان به دام رقابت تحصیلی

شاید شما هم از آن دسته افرادی باشید که فکر می‌کنند رقابت تحصیلی، انگیزه مناسبی برای یادگیری و پیشرفت تحصیلی است، اما آیا تا به حال به تبعات این ابزار به ظاهر انگیزه بخش توجه کرده‌اید؟

رقابت و برانگیختن احساسات

لازمه اصلی عمل رقابت‌، برتری‌جویی و پیشی گرفتن از سایر رقباست. بنابراین، نفس این موضوع به گونه‌ای است که نمی‌تواند بعضی از احساسات منفی مانند حسادت‌، غرور، سرزنش و تحقیر را در انسان‌ها بیدار نکند.
توجیهاتی مانند رقابت به دور از حسادت، رقابت همراه با رفاقت، رقابت سالم و…. نیز در عمل، غیر‌قابل دستیابی و شعارگونه هستند.

کافیست صادقانه رفتارهای خودمان را در زمان‌هایی که درگیر رقابت شده‌ایم بازنگری کنیم. آنگاه به راحتی متوجه می‌شویم که رقابت، با «خودبرترجویی» ذاتی که در درون خود دارد، هرگز نمی‌تواند یک رفاقت خالص را به دنبال داشته باشد. رقبا باید تلاش کنند که از یکدیگر پیشی بگیرند، چه با رشد دادن خودشان و چه با متوقف کردن رقبایشان.
رقابت از یک سو آبستن احساس بی‌لیاقتی، ناامیدی، حسادت و کینه است و از سویی خودبزرگ بینی، غرور و تحقیر…
اگر برنده میدان شود، خودبرتربینی و غرور متولد می شوند و تحقیر نسبت به افراد شکست خورده و اگر بازنده باشد، احساس عدم لیاقت و ناامیدی متولد می‌شوند و حسادت و کینه نسبت به فرد برنده.

رقابت تحصیلی

در سیستم آموزشی ما وجود رقابت در مدارس و در بین دانش‌آموزان، نه‌تنها نکوهیده نیست بلکه بسیاری از معلمین و مدیران و دست‌اندرکاران مدارس، آگاهانه دست به ایجاد چنین فضایی در بین دانش‌آموزان می‌زنند و جالب‌تر آنکه با افتخار از آن یاد می‌کنند و وجود جو شدیداً رقابتی در بین دانش‌آموزانشان را از محاسن خویش به شمار می‌آورند.
البته اگر از زاویه‌ای دیگر و در بازه زمانی کوتاه مدت به موضوع رقابت نگاه کنیم، شاید تنها سود این مسئله، عاید معلم، مدیر و مدرسه‌ای شود که چنین فضایی را ایجاد نموده است.
زیرا وجود رقابت، بخشی از بار وظیفه انگیزه دادن به دانش‌آموزان برای تلاش بیشتر را از دوش معلم و مدرسه برمی‌دارد و دانش‌آموزان را به ظاهر به تلاش بیشتر وامی‌دارد.
هر چند که در دراز مدت، اثرات سوء ناشی از تربیت افرادی با حس رقابت‌جویی شدید، چنان نتایج مخربی به دنبال خواهد داشت که چنین فایده موقتی و کوتاه مدتی را نمی‌توان به عنوان دلیلی مناسب برای ایجاد یا افزایش آن حس، در دانش‌آموزان پذیرفت.

رقابت، یک عامل انگیزه بخش

تفکر ایجاد رقابت برای بالا بردن انگیزه تلاش در دانش‌آموزان، از آنجا ناشی می‌شود که ما دلیل مشکلات آموزشی یک دانش‌آموز را صرفاً در کاهلی و کم‌کاری خود او بدانیم.

درست است که کم‌کاری یا به قولی تنبلی می‌تواند دلیلی بر ضعف تحصیلی عده‌ای از دانش‌آموزان باشد، اما در اغلب موارد، به ویژه در دبستان و خصوصاً در پایه‌های پایین‌تر تحصیلی، پرکاری یا کم‌کاری یا به عبارت رایج‌تر، درس‌خوان بودن یا درس‌نخوان بودن، دلیل اصلی موفقیت یا شکست تحصیلی دانش‌آموزان محسوب نمی‌شود.
زیرا یادگیری در دبستان، نباید ارتباط زیادی با میزان درس خواندن یک دانش‌آموز داشته باشد. با توجه و دقت بیشتر در معنای دقیق اصطلاح یادگیری، بهتر می‌توان این مسئله را دریافت.

یادگیری

یادگیری، امری عمیق‌تر و درونی‌تر از آن است که صرفاً با میزان خواندن یک درس و تکرار و مرور صِرف مطالب، به وجود آید.
یادگیری در واقع، فهم و درونی‌سازی یک موضوع جدید است که به کمک تجربیات و دانسته‌های قبلی و با به کارگیری قوای ذهنی و جسمی فرد اتفاق می‌افتد.
بنابراین وجود نقص در هر کدام از این موارد، می‌تواند سبب رخ ندادن یادگیری در فرد شود.
علاوه بر آن مواردی همچون شرایط روحی و عاطفی دانش‌آموز، نحوه تدریس معلم، محیط و امکانات آموزشی و بسیاری دیگر از عوامل درونی یا بیرونی، که هیچ‌یک در کنترل خود دانش‌آموز نیستند نیز، تأثیرات بسیار مهمی در میزان یادگیری او به جا می‌گذارند.

رقابت و یادگیری

حال اگر دانش‌آموزی به دلیل مشکل در یک یا چند مورد از عواملی که در بالا گفته شد، در یادگیری یک موضوع درسی دچار مشکل باشد، با انداختن او به یک میدان رقابتی با سایر دانش‌آموزانی که بدون آن ضعف‌ها، به راحتی آن موضوع را فراگرفته‌اند، نه تنها کمکی به یادگیری و رفع مشکل او ننموده‌ایم، بلکه سبب ایجاد احساس منفی بیشتر نسبت به یادگیری، یأس و سرخوردگی ناشی از عقب ماندن از سایرین و ایجاد خودپنداره ضعیف و منفی در آن کودک خواهیم شد و تبعات منفی این احساس در این دانش‌آموزان، توان کمتر در یادگیری، ضعف‌ها و شکست‌های بعدی را نیز به دنبال خواهد داشت.

حتی اگر رقابت را برای انگیزه دادن به دانش‌آموزان کم تلاش‌تر مناسب بدانیم، در میدان رقابت معمولاً عده اندکی هستند که جایگاه‌های برتر را در اختیار دارند و گروه بازنده پس از چند تلاش نافرجام، عقب‌نشینی کرده و دست از تلاش می‌کشند و از آن پس، رقابت معمولاً بین همان افراد خاص و صاحبین جایگاه‌های برتر برگزار می‌شود نه کل دانش‌آموزان.

 

 

رقابت تحصیلی

آثار رقابت بر افراد برنده

گذشته از آثار سوئی که رقابت بر بازنده‌ها به جای می‌گذارد، لازم است به آثار مخرب آن بر برنده‌ها نیز توجه کنیم.
افراد برنده در رقابت‌های کلاسی نیز، با احساس فشار ناشی از انتظاراتی که سایرین، از معلم گرفته تا والدین، از آن‌ها دارند، معمولاً به دام کمال‌طلبی بیش از حد و توقع بالا از خود، گرفتار می‌شوند.

به مرور زمان، انگیزه اصلی آنها از تلاش برای یادگیری و درس خواندن، کسب نمرات بالاتر، مقام‌های برتر و یا حفظ جایگاهی است که قبلاً به دست آورده‌اند، نه یادگیری به منظور افزایش آگاهی، استفاده از آن و تجربه یک زندگی بهتر.
آن‌ها به زودی به این باور می‌رسند که فقط در صورتی مورد تأیید، حمایت و تشویق خواهند بود که در هر کاری جزء نفرات برتر باشند، به همین خاطر کوچکترین اشتباه یا شکست احتمالی می‌تواند لطمات جبران‌ناپذیری به آنها وارد نماید.
بنابراین، برنده‌های رقابت‌ها نیز اغلب افرادی مضطرب و نگران نتیجه عملکردشان هستند.
از سوی دیگر برتری جویی همیشگی، مانع موفقیت ایشان در کارهای گروهی و حتی تعاملات اجتماعی آنها خواهد شد.

به جای رقابت چه کنیم؟

بسیاری از معلمین و والدین با شنیدن این موارد، این سؤال را مطرح می کنند که اگر رقابتی در کار نباشد، چگونه باید دانش آموزان را به تلاش بیشتر وادار کنیم و به آنها انگیزه لازم برای درس خواندن بدهیم؟
طرح این سؤال، خود به منزله نگاه بسته‌ای است که ما نسبت به آموزش و هدف از آن داریم.

اگر هدف از آموزش صرفاً واداشتن دانش آموزان به جمع‌آوری اطلاعات و دانسته‌های جدید، شرکت در امتحانات و کسب نمرات یا مدارک تحصیلی بالا باشد، آنگاه رقابت، ساده‌ترین، کم هزینه‌ترین و مطمئن‌ترین راه برای تحریک دانش‌آموزان به درس خواندن و تلاش در این راه است.

که البته تبعات این نگاه و آثار ناشی از آن را این روزها به راحتی می توان در جامعه و افراد تحصیل‌کرده مشاهده نمود.

افراد زیادی که به مدد رقابت، جزء دانش‌آموزان برتر در دوران تحصیل خود بوده‌اند و حتی در بهترین رشته‌های دانشگاهی تحصیل نموده‌اند، اما نه‌تنها از رشته و شغل و جایگاه امروز خود احساس رضایت ندارند، بلکه از لحاظ روحی نیز با یدک کشیدن آثار به جا مانده از آن سیستم آموزشی در روان و شخصیت خود، با انواع ناهنجاری‌ها و مشکلات روحی در زندگی شخصی و حتی اجتماعی خود، دست به گریبان هستند.

شاید رقابت برای آن‌ها موفقیت تحصیلی به همراه داشته است، اما تحصیلات آن‌ها برایشان یک زندگی بهتر، سالم‌تر و موفق‌تر ایجاد نکرده است.

مشکلات ناشی از شکل‌گیری شخصیتی رقابت‌جو و برتری‌طلب در افراد، در سطح گسترده‌ای در جامعه، خانواده و به ویژه محیط‌های کاری ما جریان دارد و البته این مسئله اصلاً دور از ذهن نیست.

چگونه می‌توان انتظار داشت کودکانی که سال‌ها در سیستم رقابتی رشد کرده‌اند، در زندگی، کار و روابط خود با دیگران، به دور از این احساس، بتوانند در فضایی سالم و دوستانه با یکدیگر همراه، همکار و همکاری‌کننده باشند؟

راهکار

علاقه ما در دامن زدن به حس رقابت در بین دانش‌آموزان، خود نشانه‌ای واضح از ضعف ما در ایجاد انگیزه‌های درونی و واقعی ارزشمند برای علاقمند ساختن دانش‌آموزان به یادگیری و تلاش در این راه است.

از سوی دیگر ما در حالی هنوز به شیوه های سنتی آموزش پایبندیم، که این روش‌ها دیگر چیزی برای عرضه به فرزندان ما ندارند و نزد دانش‌آموزان عصر حاضر از جذابیت کافی برخوردار نیستند.

بنابراین بسیاری از ما همچنان می‌کوشیم تا به جای ایجاد تغییری بنیادین در شیوه‌های تدریس و آموزش خود، با اهرم‌های بیرونی‌ای همچون رقابت یا تشویق، تنبیه، جایزه و … ضعف های خود را در این زمینه کمرنگ‌تر جلوه داده و یا بپوشانیم.
باید توجه داشته باشیم که آنچه که می‌تواند در طولانی‌مدت علاقه فرد را به موضوعی حفظ نماید، انگیزه‌ها و تمایلات درونی خود اوست، نه اهرم‌های بیرونی که البته رقابت یکی از ناسالم‌ترین آنهاست.
انتخاب شیوه های جدیدتر و جذاب‌تر آموزش که علاوه بر فراهم ساختن شرایط یادگیری عمیق‌تر و کامل‌تر، سبب برانگیختن اشتیاق درونی دانش‌آموزان به یادگیری نیز می‌گردند، می‌توانند به دور از تنش‌ها و آثار سوء ناشی از رقابت و سایر روش های نامطلوبی همچون مقایسه، تشویق، تنبیه، جایزه و … دانش آموزان را به نتایج بزرگتری برسانند.
اما مسلماً همانطور که گفته شد، ایجاد رقابت در بین دانش‌آموزان، که به سادگی و حتی با بیان یک جمله اتفاق می‌افتد، از تلاش برای یافتن راه‌هایی برای تقویت انگیزه‌های درونی و یا تغییر الگوهای تدریس برای آموزگاران، مدارس و والدین ساده‌تر به نظر می رسد.
اگرچه در ابتدا دستیابی به روش‌های اصلی برای رفع بی‌علاقگی و مشکلات آموزشی دانش‌آموزان، سخت‌تر به نظر می‌رسد، اما در نهایت بسیار کارآمدتر و سالم‌ترند و نتایج ارزشمندتر و بزرگتری را ایجاد می‌نماید.

سخن پایانی

به یاد داشته باشیم که همه افراد از چشیدن طعم شیرین یادگیری واقعی لذت می‌برند، اما به کارگیری مداوم محرک‌های بیرونی، ابتدا آن احساس درونی را مشروط و سپس کمرنگ و در گذر زمان نابود می‌سازد.

خوشحال می شوم که اگر شما هم عقیده و یا تجربه‌ای در رابطه با رقابت به ویژه رقابت تحصیلی دارید، در بخش نظرات همین مطلب ثبت نمایید.

اگر به چنین مطالبی علاقمند هستید، مقاله نه تشویق نه تنبیه  در رابطه با آثار مخرب تشویق و پاداش در کودکان را نیز مطالعه نمایید.

 

اشتراک گذاری این نوشته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *