تأثیر زمان در یادگیری کودکان
شناخت کافی نسبت به عوامل مؤثر بر یادگیری کودکان، سبب می شود که نتایج بهتری از آموزش خود دریافت کرده و به اهداف اصلی، نزدیکتر شویم. در این مطلب و ویدیوی مرتبط با آن، به تأثیر زمان در یادگیری کودکان خواهیم پرداخت.
تأثیر زمان در یادگیری کودکان
وقتی قرار است چیزی را به کودکی بیاموزیم، باید مجموعه عواملی که باعث یادگیری بهتر او میشوند را هم، در نظر داشته باشیم.
یادگیری هر موضوعی، بسته به ماهیت آن، نیازمند برخی عوامل ویژه و مختص به آن مهارت و همچنین برخی از عوامل مشترک برای تمامی یادگیریهاست.
یادگیری دوچرخهسواری با یادگیری خواندن و نوشتن متفاوت است. دوچرخهسواری به برخی مهارتهای جسمی و حتی ذهنی نیاز دارد که کودک برای یادگیری خواندن و نوشتن، به آنها احتیاجی ندارد و بالعکس، برای یادگیری خواندن و نوشتن، نوعی از تواناییهای جسمی، ذهنی و شناختی لازم است که لزوماً برای یادگیری دوچرخهسواری به کار نمیآیند. اما برای هر دو این آموزش ها یک موضوع مشترک، دخیل است.
عامل مشترک در همه آموزشها
پارامتر اساسی و مهمی که در همه یادگیریها مشترک میباشد، عامل زمان است. تاثیر زمان در یادگیری کودکان را از دو منظر باید مورد توجه قرار داد:
نخست، رسیدن کودک به سن و شرایط مناسب آن یادگیری است. یعنی درک زمان مناسب آغاز، که بسته به موضوعی که قرار است آموزش داده شود و ویژگیهای فردی هر کودک متفاوت است.
و دوم، مسئله گذر زمان و اجازه دادن به کودک، برای درک، یادگیری و درونیسازی موضوعی است، که در حال یادگیری آن است. یعنی مدت زمانی که باید به کودک فرصت داده شود تا به تسلط برسد.
این مسئله نیز علاوه بر موضوع مورد آموزش، وابستگی بسیار زیادی به کودک و ویژگیهای فردی او چه از لحاظ جسمی، چه از لحاظ ذهنی و چه از لحاظ روحی و عاطفی دارد.
خلاصه کلام آنکه:
1_زمان شروع آموزش یک مطلب یا مهارت به کودکان، بسته به شرایط و ویژگی های هر کودک متغیر است.
2_مدت زمانی که طول میکشد تا کودکان مختلف، یک موضوع یکسان را بیاموزند، به یک اندازه نیست.
توجه به همین دو نکته، به معنی درک تفاوتهای کودکان و اهمیت دادن به ویژگیهای منحصر به فرد آنان است که از درک تأثیر پارامتر زمان در یادگیری کودکان نشأت میگیرد.
دلیل تفاوت در زمان مورد نیاز
کودکان با علایق و زمینههای هوشی و استعدادهای گوناگونی به دنیا آمده و در محیطهای کاملاً متفاوتی رشد میکنند. تجربه هیچ دو انسانی از زندگی، یکسان نیست و به همین دلیل، هر انسان، موجود کاملاً یکتا و منحصربه فردی است که واکنشهای کاملاً متفاوتی به موضوعات مختلف از جمله یادگیری و آموزش، نشان میدهد.
توجه به این اصل مهم و شناخت دقیق آن، سبب میشود که بزرگسالان، درک بیشتری نسبت به کودکان پیدا نمایند و دست از مقایسه آنها با یکدیگر بردارند.
همچنین نگاه صحیح به اهمیت زمان در یادگیری کودکان ، به ما کمک میکند که توقع خود را از هر کودک، در حد تواناییها، شرایط و ویژگیهای خود او حفظ نماییم و به هر یک از آنان به اندازه کافی فرصت دهیم تا در موقع مناسب و در یک بازه زمانی کافی، به شکلی که برای خودشان خوشایند و به آسانی قابل دستیابی است، مطالب مورد نیاز را فرابگیرند.
بیتوجهی به تأثیر زمان در یادگیری کودکان
از یاد بردن این نکته، سبب میشود که از مسیر درست آموزش، که ویژگی اصلیش، سادگی و لذتبخش بودن آن برای کودک است، دور شویم.
روشهای مبتنی بر بیتوجهی به عامل زمان در یادگیری کودکان ، علاوه بر بینتیجه بودن، چند پیامد ناگوار دیگر نیز به همراه دارند:
۱_ایجاد تنش و قرار دادن آموزگار، کودک و خانواده وی در شرایطی بغرنج و عذابآور.
۲_ایجاد احساس نفرت از یادگیری و دلزدگی کودک از آموزش.
۳_ سربرآوردن احساساتی منفی، مانند حس ناکافی بودن، بیعرضگی، ناتوانی و خودپنداره ضعیف در کودک.
این موارد در کنار هم، از کودکی که میتوانست به شیوه مناسب خود، آموزشهای مفیدی ببیند و به انسانی توانا و رضایتمند از زندگی تبدیل شود، فردی میسازد که نه تنها از یادگیری بیزار است، بلکه با از دست دادن رابطه عاطفی خود با خانواده، و نیز کاهش شدید اعتماد به نفس، با انواع مشکلات روحی، مانند اضطراب و افسردگی رو به رو میگردد.
مشکلاتی که ممکن است تا بزرگسالی گریبانگیر او باقی بمانند و او را از یک زندگی لذتبخش که با پیمودن مسیر علاقمندیش میتوانست به آن دست یابد، دور میسازدند.
در ویدیوی زیر با اشاره به اتفاقی که باعث ضبط این ویدیو گردید و با یک مثال ملموس، به توضیح بیشتر این مسئله (تاثیر زمان در یادگیری کودکان) پرداختهام.
مطالب پیشنهادی:
مهم ترین اهداف آموزش و پرورش از دیدگاه پیاژه
داستانی از فرزندپروری به شیوه ژاپنی
منبع تصویر شاخص این نوشته: prialto.com
دیدگاهتان را بنویسید