پرسیدن سؤالات مناسب چه تأثیری بر پرورش تفکر در کودکان دارد؟
پرورش تفکر در کودکان یکی از اصلی ترین اهداف آموزشی نوین است که تمامی سایر آموزشهای مدرسه، در مرتبه بعد و پس از این هدف اصلی قرار میگیرند.
یکی از بهترین، سادهترین و کمهزینه ترین راهها برای پرورش تفکر در کودکان استفاده از شیوه پرسشگری یا طرح سؤال است. در این مقاله سعی دارم تا به دلیل اهمیت این موضوع بپردازم و نمونههایی از پرسشهای مناسب را معرفی نمایم.
ارزش یک سؤال مناسب
شاید بتوان گفت که تمامی ابداعات، اختراعات و اکتشافات علمی بشر، از پرسیدن یک سؤال به ظاهر ساده آغاز شدهاند:
- چرا همه اجسامی که رها میکنیم به سمت زمین کشیده میشوند؟
- چرا بعضی از اجسام در آب فرو رفته و بعضی شناور میمانند؟
- انسان چگونه میتواند پرواز کند؟
- چطور شبها را مثل روز روشن کنیم؟ و…
در واقع نقطه شروع کار برای یک دانشمند، از طرح یک سؤال آغاز میشود. سؤالی که یا برای سایر مردم ایجاد نشده و یا با بدیهی فرض کردن پاسخ، به راحتی از کنار آن گذشتهاند.
منظور، دقیقاً همان نوع پرسشی است که دانشمندی مانند نیوتن از خود پرسید، در حالیکه برای سایر مردم، موضوعی بدیهی فرض شده بود.
ارزش و قدرت سؤال
بنابر اشاره بالا شاید بتوان گفت که هیچکس در جهان بیش از یک دانشمند به ارزش و قدرت واقعی «سؤال» واقف نیست. زیرا او میداند که ایجاد یک سؤال مناسب در ذهن، همانند کاشت بذری است در خاک. همانطور که یک بذر کوچک، پتانسیل تبدیل شدن به درختی تناور را در خود دارد، یک سؤال خوب نیز قابلیت تبدیل شدن به کشف، اختراع یا ابداعی بزرگ را در درون خود دارد.
به همین دلیل معلمان بزرگ و آگاه میدانند که چگونه از قدرت سؤالات برای پرورش اذهان دانشآموزان خود بهره ببرند.
تاریخچه شیوه پرسشگری در آموزش
قدمت روش پرسشگری در آموزش، به سقراط میرسد. گفته میشود که او در رویدادی مشهور، فقط با استفاده از سؤال، کودکی را ترغیب به اثبات قضیه فیثاغورث نمود.
چگونه از سؤالات برای پرورش تفکر در کودکان استفاده کنیم؟
اگر نگاهی پرسشگرانه و تیزبین داشته باشیم، میتوانیم از هر لحظه از زندگی و تمامی موقعیتهای موجود در آن لحظه، هزاران پرسش ارزشمند را خلق نماییم و با پرسیدن آنها از یک کودک، توجه او را به یک نکته ارزشمند جلب نموده و او را وادار به تفکر کنیم.
پس اولین قدم در جهت آموزش تفکر در کودکان و پرورش مهارتهای مختلف در آنان، تغییر نگرش و تربیت ذهن خود ما بزرگسالان، چه به عنوان والدین و چه به عنوان مربی یا آموزگار، برای یافتن سؤالات مناسب از دل موقعیتهای طبیعی و ساده زندگی است.
تمرین:
بیایید با یک تمرین کوچک، نگاه پرسشگرانه را در خودمان تقویت کنیم:
همین حالا به اطراف خود نگاه کنید و سعی کنید حداقل ۵ سؤال که میتوانند ذهن کودکی را به چالش بکشند، پیدا کنید.(شما میتوانید سؤالاتی را که همین حالا به ذهنتان میرسد، در بخش دیدگاههای این مطلب بنویسید.)
این تمرین را مرتباً و در مکانها و شرایط مختلف تکرار کنید.
به مرور، خود شما به پرسشگران ماهرتری تبدیل خواهید شد و به راحتی سؤالات ارزشمند زیادی را از دل موقعیتهای گوناگون خلق خواهید کرد.
پاسخهای کودکان به سؤالات
وقتی سؤالی از کودکی می پرسید، خودتان را برای شنیدن عجیب و غریب ترین پاسخهای ممکن آماده کنید.
شما نباید انتظار داشته باشید که حتماً پاسخی دقیق و صد در صد درست و یا حتی نزدیک به جواب اصلی دریافت کنید.
به عنوان یک مثال جالب از این موضوع، هنگامی که پیاژه از تعدادی از کودکان مهدکودکی پرسید: «باد چگونه به وجود میآید؟» یکی از آنها پاسخ داد: «درختان با تکان دادن شاخهها و برگهای خود باد را به وجود میآورند!»
پاسخی که در عین اشتباه بودن، جالب، متفاوت، دور از ذهن بزرگسالان و البته خلاقانه است… (این ایده می تواند شیوه تولید باد در سرزمینی خیالی در داستان یک کتاب یا فیلم عملی تخیلی باشد.)
آنچه در اینجا مهمتر از پاسخ کودک است، فکر کردن او به این پرسش و توجه دادن کودک به وجود «علت» برای پدیدههای مختلف است. ما با طرح این پرسش به طور پنهانی به کودک می فهمانیم که هر پدیدهای حتی چیزی مثل باد، علتی برای ایجاد شدن دارد. این، درسی است مهمتر از آن که کودک واقعاً بداند که باد چگونه ایجاد میشود.
در واقع در این فرایند، فکر کردن به جواب و تأثیرات ناخودآگاهی که یک سؤال بر درک و شناخت کودک میگذارد، از پاسخ آن مهمتر و باارزشتر است.
بسیاری از سؤالاتی که شما امروز از کودک میپرسید به موضوعاتی برای تفکر، آزمایش و تجربه برای او تبدیل میشوند.
شاید در ابتدا، کودک اولین جوابی را که به ذهنش میرسد، به زبان آورد و چنین جوابی به احتمال زیاد، پاسخی چندان دقیق و یا حتی نزدیک به جواب درست نخواهد بود، اما مطمئن باشید که اثر آن سؤال، از ذهن او پاک نشده و بذری که با طرح آن سؤال در ذهن او کاشته شده است، از همان لحظه، شروع به جوانهزنی و گسترش خود خواهد کرد.
ذهن او پس از آن، حتی شاید به شکل ناخودآگاه، در موقعیتهای مختلف زندگی، در تعاملات و بازیهای کودکانه و… به دنبال پاسخی مناسب برای آن پرسش خواهد گشت و به نگاه او نسبت به مسائل، عمق بیشتری خواهد بخشید.
واکنش به پاسخهای کودکان
کودکان تا زمانی میتوانند آزادانه به بیان افکار و ایدههای خود بپردازند که نگران بازخوردهای دیگران در مقابل گفتار یا عملکرد خود نباشند.
همه کودکان در سنین پایین و قبل از اینکه با موضوعی به نام قضاوت دیگران آشنا نشدهاند، به راحتی اظهار نظر میکنند. آنها، برخلاف اغلب بزرگسالان، موانع ذهنیای مانند ترس از نادان جلوه کردن یا دادن پاسخ اشتباه و… در هنگام ابزار عقاید خود ندارند.
واکنش هایی مانند خندیدن، رفتار تمسخرآمیز یا اصلاح مداوم پاسخ های اشتباه و توجه دادن او به قضاوت و نظر دیگران، به مرور او را نیز مانند سایر بزرگسالان، محتاطتر نموده و محافظهکاری در دادن پاسخهای واقعی را به او خواهد آموخت.
کودکی که چند تجربه ناخوشایند در این زمینه کسب کرده باشد، کم کم «نمی دانم» را جانشین پاسخ تمام سؤالاتی که از او می شود، خواهد کرد.
این موضوع، مانع بسیار بزرگی بر سر پرورش تفکر در کودکان و بروز خلاقیت در آنها ایجاد خواهد نمود.
بنابراین مراقب عکسالعملهایی که در مقابل پاسخها و یا پرسشهای کودکان نشان میدهید، باشید.
حتی در بسیاری موارد (مانند سؤال پیاژه از کودکان درباره باد)، اگر درک موضوع، در سنی که کودک قرار دارد، برای او دشوار است، کافی است چیزی شبیه این بگوییم: «آهان، خب پس تو این جوری فکر می کنی! چه جالب!»
در چه زمینههایی می توان برای کودکان سوال مطرح نمود؟
اگر به دلیل و اهمیت طرح سؤالات مناسب برای کودکان پی برده باشیم، متوجه خواهیم بود که هیچ حوزه و زمینهای برای طرح پرسش، بی ارزشتر یا باارزشتر از حوزه ای دیگر نیست.
پرسیدن سؤالاتی از حوزه علم و تجربه به همان اندازه مفید خواهند بود که مطرح کردن پرسش هایی درباره روابط بینفردی، موضوعات اجتماعی یا اخلاقی و حتی خودشناسی، هنر و …
بنابراین، خود را محدود به موضوع خاصی برای پرسیدن سؤال از کودکان نکنید. به عنوان مثال، دائماً به دنبال طرح سؤالاتی مربوط به حوزه علوم تجربی یا ریاضی نباشید، بلکه در جنبههای مختلف، تفکر کودک را به چالش بکشید.
بسته به کاری که در هر لحظه انجام میدهید و موقعیتی که خود شما دارید و یا کودک در آن قرار گرفته است و با توجه به روحیه، علایق و شرایط کودک، میتوانید پرسشهای متنوعی مطرح نمایید.
البته شاید یکی از بهترین دستهبندیها برای این مسئله را بتوان از دل تئوری هوشهای چندگانه گاردنر، به دست آورد.
در تمامی حوزههای چندگانه هوش، میتوان پرسشهای ارزشمندی مطرح نمود و کودک را در آن زمینهها رشد داد.
(برای آشنایی با هوشهای چندگانه که حوزههای مختلف تفکر انسان را معرفی مینمایند به مطالب مربوط به این موضوع در سایت دوران طلایی مراجعه کنید. شما میتوانید از لینکهای موجود در پایان همین مطلب استفاده کنید.)
نمونه ای از سؤالات مناسب برای پرورش تفکر در کودکان
چندی پیش از عدهای از والدین خواستم تا در حوزههای مختلف هوشهای چندگانه سؤالاتی را که به ذهنشان میرسد، ثبت نمایند.
نمونهای از سؤالات جمعآوری شده از این فعالیت در زیر آورده شده است. شما نیز اگر پرسش مناسبی در این زمینهها به ذهنتان می رسد، در قسمت نظرات همین مطلب ثبت کنید.
هوش منطقی ریاضی:
- به نظر تو فلان وسیله (اتو، جارو برقی، چرخگوشت، سشوار، اتومبیل، تلفن) چطور کار میکند؟ ایجاد چه تغییری در آن می تواند کاربرد آن را بهتر کند؟
- چرا وقتی این صندلیها (یا هر مجموعه از اشیاء دیگری که مقابل کودک قرار دارد) را از راست به چپ یا از چپ به راست میشماریم، تعدادشان فرقی نمیکند؟
- آیا هر چیزی که بزرگتر است، حتماً سنگینتر هم هست؟
- چرا این بادکنک با اینکه بزرگتر است، از یک لیوان آب سبکتر است؟
- به نظرت آب این پارچ توی چند لیوان جا میشود؟ یا به نظر تو این ظرف با چند لیوان پر می شود؟
- به نظر تو سایه چطور درست میشود و مهمترین چیزی که برای درست شدن سایه لازم داریم چیست؟
- به نظر تو چطور این مسئله یا مشکل را حل کنیم؟ چه پیشنهادی میتوانی بدهی؟ مثلاً چطور این وسیله را از زیر مبل بیرون بیاوریم؟
- چرا یک چوب کبریت را راحتتر میتوانیم بشکنیم تا چند چوب کبریت کنار هم را؟
هوش زبانی:
- به جای این کلمه از چه کلمههای دیگری در این جمله یا داستان میتوانستیم استفاده کنیم؟
- معنی این کلمه چیست؟
- میتوانی به این جمله یک کلمه دیگر اضافه کنی که معنی جمله عوض نشود؟ آن را بگو و جمله را تکرار کن.
- چطور می توانیم جمله ای که معنی غمانگیزی دارد، به جمله ای با معنی شاد تبدیل کنیم؟(یک مثال بزنید و بخواهید این کار را انجام دهد.)
- به نظر تو معنی این جمله یا شعر چیست؟
- در این جمله از داستان که از کلمه «او» یا «آنها» استفاده شده، منظور چه کسی است؟
هوش دیداری فضایی:
- اگر از بالا به این وسیله نگاه کنیم، آن را به چه شکلی میبینیم؟ سعی کن آن را نقاشی کنی.
- به نظر تو این جای پارک برای ماشین ما کافیست؟
- ابرها یا لکه های جوهر را به شکل چه چیزهایی میتوانی ببینی؟
هوش جسمانی:
(از آنجا که این هوش بیشتر با عمل تظاهر پیدا میکند، نمیتوان سؤالات زیادی را صرفاً به طور شفاهی پرسید و لازم است از کودکی که در حال اجرای حرکت خاصی است بخواهیم آن را به شکل دیگری اجرا کند و یا سؤالی در رابطه با همان فعالیت خاص در حین اجرا از او بپرسیم.)
- اگر بخواهی این حرکت را به این شکل (شیوه متفاوتی پیشناد بدهید) انجام دهی چطور می توانی تعادل خودت را حفظ نمایی؟
- آیا میتوانی حرکت این بازیگر را تقلید کنی؟(حالت چهره، بدن یا ویژگی خاص شخصیتی که میبیند.)
- با این قطعات یا وسایل چه شکل یا تصویری میتوانی بسازی؟
- اگر بخواهی ماکتی از فلان مکان بسازی به چه وسایلی برای هر قسمت نیاز داری؟ (مثلاٌ درختها را با چه چیزی میسازی و…)
هوش میانفردی:
- به نظرت حق با کدام یک از شخصیتهای این داستان یا فیلم بود؟
- چرا فلان شخص (در داستان یا شخص واقعی) این طور رفتار کرد؟ به نظر تو کارش درست بود یا غلط؟ به جای آن، چه کار دیگری میتوانست بکند؟
- به نظر تو منظور از این حرف چیست؟
- آدمها از چه کارهایی ناراحت میشوند؟
- همین الان چطور میتوانیم فلان فرد (یک شخص آشنا) را خوشحال کنیم؟
- به نظرت فلان فرد (یک شخص آشنا) از چه هدیهای بیشتر خوشحال میشود؟
هوش درون فردی:
- وقتی این کلمه را میشنوی چه احساسی پیدا میکنی؟
- وقتی این کلمه را میشنوی چه تصویری توی ذهنت میبینی؟
- به نظرت این کلمه (یا این احساس) چه رنگی دارد؟
- فکر میکنی توی یک داستان یا فیلم، فلان وسیله (یک شیء) بهتر است مرد باشد یا زن؟ چرا اینطور فکر میکنی؟
- چرا وقتی ناراحتیم نمیتوانیم بخندیم؟
- از کجا میفهمی که خوشحالی یا ناراحت؟
- به نظر تو ناراحتی و عصبانیت یکی هستند یا با هم فرق دارند؟
هوش موسیقایی:
(در این زمینه، برای کودکانی که آموزش موسیقی میبینند، میتوان پرسشهای تخصصیتری مطرح کرد.)
- از شنیدن این موسیقی چه احساسی پیدا میکنی؟
- آیا می توانی بفهمی صدای این ساز با ضربه زدن درست شده است یا با فوت کردن در یک ساز یا…؟
- آیا میتوانی حدس بزنی این صدای چه سازی است؟( پاسخ این سوال مستلزم شناخت نسبی درباره صدا و شکل سازهای مختلف است.)
هوش طبیعتگرا:
- چرا با اینکه آب بیرنگ است، اما دریاها آبی دیده میشوند؟
- گیاهان چطور بدون غذا خوردن زنده میمانند؟
- روزها ستارهها کجا میروند؟
- چرا معمولاً شب سردتر از روز است؟
- باران چطور به وجود می آید؟
- به نظر تو آیا میتوان روی ابرها راه رفت؟
سخن پایانی
پرورش تفکر در کودکان با ایجاد چالش های فکری مناسب امکان پذیر است، نه صرفاً انتقال اطلاعات و دانش گذشتگان.
همه آموزشهای خانه و مدرسه باید بهانهای باشند در راستای پرورش انسانهایی متفکر، خلاق و حلّال مسئله…
به یاد داشته باشیم که آموزش خوب، آموزشی نیست که در آن جوابهای زیادی داده شود، بلکه آموزشی است که در آن سؤالات بیشتری مطرح گردد…
تعدادی از مطالب پیشین که در آنها به موضوع هوشهای چندگانه پرداخته شده است:
شناسایی هوش های چندگانه در کودکان
هوش چیست؟ چهار نکته مهم درباره هوش های چندگانه
هوش های چندگانه را بیشتر بشناسیم.
چند راهکار ساده برای والدین جهت تقویت هوش منطقی ریاضی کودکان
نظرات (1)
مطلب خوبی بود خدا قوت